دلگیرم! در غروب تنهایی چه کنم؟
وقت سحر با فکر تو کجایی چه کنم؟
میشود از دل تنگم عبور کنی؟
بی تو با خاطرات رویایی چه کنم؟
کاش نه همیشه گاهی یادی از من بکنی
شب فراغ است بدون لالایی چه کنم؟
مهر است و مهرت نرود از دل و جان
با جای خالیت و این زندگی اجباری چه کنم؟
نیستی و دلم همواره پاییز است
در نبودت با این کاسه ی چه کنم، چه کنم؟
خاک این شهر به چشمان تو عادت دارد
خوش بحال نفس قم که لیاقت دارد
گنبدت پر شده از کفتر و تنها دل من
چون کلاغی ست که رویای زیارت دارد
ولادت حضرت معصومه ( س)گرامی باد.
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)
موقع اذن دخولت باز هم اشکم چکید
ای به قربانت که حالم را رعایت می کنی
غیر مشهد هیچ جایی نیست که در ازدحام
با امام خویشتن آسوده خلوت می کنی
انسان ها شبیه هم عمر نمی کنند
یکی زندگی می کند یکی تحمّل!
انسان ها شبیه هم تحمّل نمی کنند
یکی تاب می آورد
یکی می شکند!
انسان ها شبیه هم نمی شکنند
یکی از وسط دو نیم می شود
دیگری تکه تکه!
تکه ها شبیه هم نیستند
تکه ای یک قرن عمر میکند
تکه ای
یک روز...!!
قدر همدیگه رو بیشتر بدونیم...
حرف تو که می شود
من
چقدر ناشیانه
ادعای بی تفاوتی میکنم ... .
(ریچارد براتیگان)
فکر نکن...!
به چین و چروک های ِ
صورتم
به لرزیدنِ روز افزون دست هایم
حتی به سپیدی موها...
تو
دست در دستِ جاده
به خداحافظی هایت برس!
مَن!
بجای تو
سلام می کنم؛
تباهی را...
دلگیرم! در غروب تنهایی چه کنم؟
وقت سحر با فکر تو کجایی چه کنم؟
میشود از دل تنگم عبور کنی؟
بی تو با خاطرات رویایی چه کنم؟
کاش نه همیشه گاهی یادی از من بکنی
شب فراغ است بدون لالایی چه کنم؟
مهر است و مهرت نرود از دل و جان
با جای خالیت و این زندگی اجباری چه کنم؟
نیستی و دلم همواره پاییز است
در نبودت با این کاسه ی چه کنم، چه کنم؟
نیست گاهی، هیچ راهی، جز به شاهی رو زدن
با غمی سنگین رسیدن پیش او زانو زدن
ظهرِ گرما، صحن سقاخانه می چسبد چقدر
ضامن آهو شنیدن، بعد از آن «یا هو» زدن
در شلوغی ها دو تا آرنج خوردن بیهوا
مست چون جامی، به دیگر جام ها پهلو زدن
امتحانی کن، ببین اینجا چه حظی میدهد
یاعلی گفتن به وقت دست بر زانو زدن
مگـذار مـرا دراین هـیاهــو ، آقـا /
تنها و غـریـب و سـربه زانو ، آقـا /
ایکاش ضمانتم را بکـنی در محشـر /
تکـرار قـشنگ ِ بچه آهـو . . . آقـا / .
حتما قرار شاه و گدا هست یادتان
آری همان شبی که زدم دل به نامتان
مشهد، حرم، ورودی باب الجوادتان
آقا، دلم عجیب گرفته برایتان
دلم شکسته ، دلم را نمی خری آقا ؟
مرا به صحن بهشتت نمی بری آقا ؟
اگر چه غرق گناهم ولی خبر دارم
تو آبروی کسی را نمی بری آقا ...
زائری بارانی ام آقا به دادم می رسی ؟
بی پناهم ، خسته ام ، تنها ، به دادم می رسی ؟
گر چه آهو نیستم اما پر از دلتنگیم
ضامن چشمان آهوها به دادم می رسی ؟
من دخیل التماسم را به چشمت بسته ام
هشتمین دردانه زهرا به دادم می رسی
کـسی قـدم به حـرم ، بی مـدد نخـواهـد زد
بدون واسطه دم از احـد نخـواهـد زد
گـدای کـوی رضا (ع) شـو که آن امام رئوف
به سینۀ احـدی ، دسـت رد نخـواهـد زد
کم سرمایه ای نیست
داشتن آدمهایی که حالت را بپرسند
ولی از آن بهتر داشتن آدمهاییست
که وقتی حالت را میپرسند
بتوانی بگویی: خوب نیستم.
از خدا می خوام همچین آدمی نصیبتون بشه
ممنون بابت تبریکتون
خاک این شهر به چشمان تو عادت دارد
خوش بحال نفس قم که لیاقت دارد
گنبدت پر شده از کفتر و تنها دل من
چون کلاغی ست که رویای زیارت دارد
ولادت حضرت معصومه ( س)گرامی باد.
روزتون مبارک
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)
موقع اذن دخولت باز هم اشکم چکید
ای به قربانت که حالم را رعایت می کنی
غیر مشهد هیچ جایی نیست که در ازدحام
با امام خویشتن آسوده خلوت می کنی