ما را نگاهی
از تو تمام است ...
اگر کنی !
سعدی
بی نجوای انگشتانت، جهان از هر سلامی خالیست. "احمد شاملو"
ﻫﯿﭻ ﺑﯿﺸﻪ ﺍﯼ ﺑﯽ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺁﻏﻮﺷﯽ ﺑﺎ ﺑﺎﺩﻫﺎ ﻭ ﻫﯿﭻ ﺟﻨﮕﻠﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﺸﺪﻩ ﻣﮕﺮ ﺑﺎ ﺑﻮﺳﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻨﻢ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ ﺩﺭ ﻫﻮﺍﯼ ﺗﻮ ﺑﯽ ﺁﻧﮑﻪ ﺑﭙﯿﭽﺪ ﺩﺭ ﻧﻔﺲ ﻫﺎﯾﻢ ...
مثل درختی که به سوی آفتاب قد می کشد همه وجودم دستی شده است و همه دستم خواهشی: خواهشِ تو... "احمد شاملو"
کمی گیجم کمی منگم عجیب است پریده بی جهت رنگم عجیب است تو را دیدم همین یک ساعت پیش برایت باز دلم تنگ است…
ناگهان رسیدی و خوشبختی شیشه ی عطری بود که از دستم افتاد و در تمام زندگیم پخش شد! "مهسا چراغعلی"
دستها را برده ام بالاخدایم راصدا کردم نمیدانم چه میخواهی ولی امشب برای تو برای رفع غمهایت برای قلب زیبایت برای آرزوهایت بدرگاهش دعاکردم عیدتون مبارک
بی نجوای انگشتانت،
جهان
از هر سلامی
خالیست.
"احمد شاملو"
ﻫﯿﭻ ﺑﯿﺸﻪ ﺍﯼ ﺑﯽ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﺯ ﻫﻢ ﺁﻏﻮﺷﯽ ﺑﺎ ﺑﺎﺩﻫﺎ
ﻭ ﻫﯿﭻ ﺟﻨﮕﻠﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﺸﺪﻩ
ﻣﮕﺮ ﺑﺎ ﺑﻮﺳﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ
ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻨﻢ
ﮐﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ
ﺩﺭ ﻫﻮﺍﯼ ﺗﻮ
ﺑﯽ ﺁﻧﮑﻪ ﺑﭙﯿﭽﺪ
ﺩﺭ ﻧﻔﺲ ﻫﺎﯾﻢ ...
مثل درختی که
به سوی آفتاب قد می کشد
همه وجودم دستی شده است
و همه دستم خواهشی:
خواهشِ تو...
"احمد شاملو"
کمی گیجم کمی منگم عجیب است
پریده بی جهت رنگم عجیب است
تو را دیدم همین یک ساعت پیش
برایت باز دلم تنگ است…
ناگهان رسیدی
و خوشبختی شیشه ی عطری بود
که از دستم افتاد
و در تمام زندگیم پخش شد!
"مهسا چراغعلی"
دستها را برده ام بالاخدایم راصدا کردم
نمیدانم چه میخواهی
ولی امشب برای تو
برای رفع غمهایت
برای قلب زیبایت
برای آرزوهایت
بدرگاهش دعاکردم
عیدتون مبارک