زیباترین پاییز من تسلیم میشم با نگات
از دی ماه لعنتی دلگیرتر از بهمنم
وقتی که از این خاطره بوی تورو میده تنم
بوی تورو میده تنم
زیباترین پاییز من تسلیم میشم با نگات
من بغض میبینم فقط از لا به لای خنده هات
وقتی سکوت میکنم دارم به گریه میرسم
تقصیر دستای تو شد
حالا اگه دلواپسم
از دی ماه لعنتی دلگیرتر از بهمنم
وقتی که از این خاطره بوی تورو میده تنم
بوی تورو میده تنم
برای دیر سر زدنم به وبلاگت عذر میخام شرمنده
این چه حرفیه
دشمنتون شرمنده
┣▇בیر برگشتــــی؟▇▇═─
┣▇یا زوב رفتـــــــم ؟ ▇▇═─
┣▇فرقــــــی نمیکنــב ▇▇═─
┣▇بی خیــآل▇▇═─
┣▇بگذآر با خاطرآت قــבیـــم ▇▇═─
┣▇فکــــر کنــــم همیشهـ آבم خوبـــی بوבی و هـستـــی ▇▇═─.
مرررررررررررررسی


پرنده ای که رفت، بگذار بــــرود . . .
هــوای ســرد بــهــانــه است .
هــوای دیــگــری در ســر دارد ........
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
آتشى بود درین خانه که کاشانه بسوخت
تنم از واسطه ء دورى دلبر بگداخت
جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع
دوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت
ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم
خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت
آشنائى نه غریبست که دلسوز منست
چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت
خرقه ء زهد مرا آب خرابات ببرد
خانه عقل مرا آتش میخانه بسوخت
ترک افسانه بگو حافظ و مى نوش دمى
که نخفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت
قشنگ بود

صدبار به سنگ ، کینه بستند مرا / از خویش غریبانه گسستند مرا
گفتند همیشه بی ریا باید زیست / آیینه شدم باز شکستند مرا
تا بشکند امروز طلسمم برخیز / تا غصه جدا شود از اسمم برخیز !
این جسم ندارد آرزویی جز خاک / ای روح ! به احترام جسمم برخیز !
ممنون رویا خانم
از کامنت های زیباتون
سلام
ممنون بخاطر کامنتای قشنگتون داداش مجتبی
خواهش سایگل خانم


دردناک است...!
دوست بداری و گمان کنی که دوستت دارند ،
حال آنکه او یگانه هستی تو باشد و ...
تو یکی از هزاران لذت او!!!
حس رنگ زرد چراغ راهنمایی رانندگی رو دارم که هیچکی بهش
“تـــــوجـــــه” نمیکنه !
دیگر سوسوی هیچ چراغی امیدوارم نمی کند
دیگر گرمای دستی دلم را به تپیدن وا نمی دارد
میروم تا در تاریکی راه خود را پیدا کنم
که به چراغهای نورانی و دستهای گرم دیگر اعتمادی نیست
چه ظریفانه است خلقت قلب آدمی...!
به تلنگری می شکند...!
به لحنی می سوزد...!!
برای دلی می میرد...!
به نگاهی جان می گیرد...!
و به یادی می تپد...
هرچه دادم به او حلالش باد
غیر از آن دل که مفت بخشیدم
دل من کودکی سبک سر بود
"خود ندانم چگونه رامش کرد"
او که میگفت دوستتــــــ دارم
پس چرا زهر غم به جامش کرد
مرسی سایگل خااااااااااااااااانم

سلام
داداش اپم خوشحال میشم سربزنی
باش سایگل خانم سر میزنم
راه که میروم، مدام برمیگردم پشت سرم را نگاه میکنم.
دیوانه نیستم.
خنجر از پشت خورده ام...
سال ها دویده ام …
با قلبی معلق و پایی در هوا
دیگر طاقت رویاهایم تمام شده است
دلم رسیدن میخواهد !
لعـــــنت به تو ای "دل"
که همیشه جائی جا می مانی
که تــــــو را نمی خواهند...!!
خدای من!
چرا این روزهای پراز گریه و بغض نمیگذره
چرا دارم میون این اشکام غرق میشم و تو فقط نگاه میکنی
چرا عاشق سکوتی؟
چرا آرومم نمیکنی؟
من که جز تو کسیو ندارم حرفامو بشنوه
خدای مهربونم
نوازشم کن
محتاجم
محتاج یک احساس گرم و همیشگی
خیلی زیبا بود ...محتاج یک احساس گرم و همیشگی
" احمد شاملو "
تیکه کلامش بود؛
فرق نمی کرد موقع سلام یا وقت خداحافظی ،می گفت
"تنور دلت گرم..."
معنی این جمله را بعدها فهمیدم ...
هرجا که از دلم مایه گذاشتم و اتفاق خوبی افتاد یاد حرفش افتادم .
انگار تنور دلت که گرم باشد نان مهربانی اش را می خوری
هرچه دلت گرمتر ، مهربانی ات بیشتر و روزگارت آبادتر است.
امیدوارم امروز یکی از زیباترین و بهترین روزهای زمستانیت را تجربه کنی.
"""تنور دلت گرم..
ممنون مهسا خانم

نه گل باش تا اسیر خاک شوی
نه باران باش تا در خاک فرو روی
بلکه
خاک باش تا گل از تو روید و باران به خاطرتوببارد
منتظر لحظه مناسب نباش
همین لحظه رو بگیر و مناسبش کن . . .
وری نایس

گــآهی دِلــَت نــِمیخوآهــَد . . .؛
دیــروز رآ بِه یآد بــیآوَری . . .؛
اَنگــیزه ای بــَرایِ فــَردآ هـَم نــَدآری . . .!!!
...
وَ حآل هــَم کِه . . .؛
گآهی فــَقــَط دِلــَت میخوآهــَد . . .؛
زآنوهایــَت را تــَنگ دَر آغوش بــِگیری . . .؛
وَ گوشــِه ای اَز گوشــِه تــَرین گوشـِه ای کِه می شــِنآسی . . .؛
بــِنـِشینی وَ فــَقــَط نــِگآه کــُنی . . .!!!
گآهی دِلگــیری. . . ؛
شآیــَد اَز خودَت . .
خیلی زیباست شلمان خانم
شادی را هدیه کن
حتی به کسانی که آنرا از تو گرفتند
عشق بورز به آنها که دلت را شکستند
دعا کن برای آنها که نفرینت کردند
درخت باش بر غم تبرها
بهار شو و بخند که خدا هنوز آن بالا با ماست...
با بغض های کهنه من آشنا شده
مردی که تازه وارد این ماجرا شده
مردی که موج ها به غمش رشک برده اند
چون آه می کشد آتش به پا شده
مردی که صخره ها به غمش گوش می کنند
انگار خسته از من و از این هوا شده
صیاد کوچکی است که ماهی ندیده است
اصلا به عشق من به غلط مبتلا شده
تنها که می شود همه ی شهر دیده اند
او مثل بادبادک تنها، رها شده
هراس دارم از اینکه گذشته برگردد
از اینکه بغض گلویم نرفته برگردد
از اینکه درد بروید دوباره از بدنم
و باز آن سرطان نهفته برگردد
شبیه یک خوره افتاده است در جانم
بعید باشد از آن راه رفته برگردد
نشسته ایم که شاید کسی ز در برسد
و باز طالع این بخت بسته برگردد
و آمدیم که عاشق شویم و درگذریم
که راز زندگی و مرگ آدمی این بود...
سکوت می کنم و عشق در دلم جاریست
که این بلیغ ترین حس خویشتن داریست...
می خواهم عاشقت شوم اما نمی شود
دریا که در پیاله ی من جا نمی شود...
گاهی سکوت
یعنی اما … یعنی اگر …
یعنی هزار و یک دلیل که “دل” میترسد بلند بگوید …
.
.
تلخ است ،
همه فکر کنند سرت شلوغ است ،
و تنها خودت بدانی چقدر
تنـــهایی ...
جاده هنوز خیس است
و
من همچنان می روم
به خیال رد پای اشکهایت
ولی تردید مرا زجر می دهد
نمی دانم این خیسی اشکهای توست
یا
خیسی شرم این جاده از شکست دوباره من؟؟؟
مرسی سایگل خانم از پیام های زیباتون




سلام بر داداش مجتبی
خوبی داداش؟ راستی نگفتی خوانندش کیه؟
علیک سلام بر سایگل خانم



خوبم...به مرحمت شما........
خوانندش آقای امیر عظیمی
خدایا حکمت قدم هایی را که برایم برمیداری بر من آشکار کن تا درهایی را که به رویم میبندی به اصرار نگشایم.
از خدا پرسیدم: خدایا چطور می توان بهتر زندگی کرد؟
خدا جواب داد :گذشته ات را بدون هیچ تاسفی بپذیر،
با اعتماد زمان حال ات را بگذران و بدون ترس برای آینده آماده شو.
ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز .
شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن.
زندگی شگفت انگیز است فقط اگربدانید که چطور زندگی کنید .
نلسون ماندلا
براووووووووووووووو


مفید بود
گذشته ها رو دوره کن روزای خوبمون گذشت
یه شب از اون شبای خوب چرا دوباره بر نگشت
تموم خاطرات تو گذشته با مرور من
بدون تو به شب رسید روزای سوت و کور من
روزای سوت و کور من
بازم تو خواب من با من قدم بزن
آروم و سر به زیر
میمیرم از غم و بی خود سراغمو از آدما نگیر
دوباره بی قراری و دوباره گریه های من
نمی دونم چرا به تو نمی رسه صدای من
نگفته های قلبمو نمی دونم به کی بگم
دلم همیشه روشنه دوباره میرسیم به هم
دوباره میرسیم به هم
خیلی زیبا و با احسسسساس



▒▒▒▒▒█▓▓█▒██▓▓▓██▒█▓▓█





▒▒▒▒▒█▓▒▒▓█▓▓▓▓▓▓▓█▓▒▒▓█
▒▒▒▒▒█▓▒▒▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▒▒▓█
▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓█
▒▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓█
▒▒▒▒▒▒▒█▓▓█▓▓▓▓▓▓█▓▓▓█
▒▒▒▒▒▒▒█▓▓██▓▓▓▓▓██▓▓█
▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▒▒█▓█▒▒▓▓▓▓█
▒▒▒▒▒█▓▓▒▒▓▒▒███▒▒▓▒▒▓▓█
▒▒▒▒▒█▓▓▒▒▓▒▒▒█▒▒▒▓▒▒▓▓█
▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▓▓▒▒▒▒▒▓▓▓▓▓▓█
▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▓▓███▓▓▓▓▓▓█
▒▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓█
▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▒▒▒▒▒▒▒▓▓▓▓█
▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▒▒▒▒▒▒▒▒▒▓▓▓▓█
▒▒▒▒█▓▓▓█▓▒▒▒▒▒▒▒▒▒▓█▓▓▓█
▒▒██▓▓▓█▓▒▒▒██▒██▒▒▒▓█▓▓▓██
▒█▓▓▓▓█▓▓▒▒█▓▓█▓▓█▒▒▓▓█▓▓▓▓█
█▓██▓▓█▓▒▒▒█▓▓▓▓▓█▒▒▒▓█▓▓██▓█
█▓▓▓▓█▓▓▒▒▒▒█▓▓▓█▒▒▒▒▓▓█▓▓▓▓█
▒█▓▓▓█▓▓▒▒▒▒▒█▓█▒▒▒▒▒▓▓█▓▓▓█
▒▒████▓▓▒▒▒▒▒▒█▒▒▒▒▒▒▓▓████
▒▒▒▒▒█▓▓▓▒▒▒▒▒▒▒▒▓▓▓█
▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▒▒▒▒▒▒▒▒▒▓▓▓█
▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▒▒▒▒▒▒▒▓▓▓▓█
▒▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▓█▓█▓▓▓▓▓█
▒▒▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▓█▓▓▓▓▓█
▒▒▒▒▒████▓▓▓▓▓█▓▓▓▓▓████
▒▒▒▒█▓▓▓▓▓▓▓▓█▒█▓▓▓▓▓▓▓▓█
شعر قشنگیه...عالی بود...
ممنون


