ماه تابید و چو دید آن همه خاموش مرا
نرم باز آمد و بگرفت در آغوش مرا
گفت :خاموش در اینجا چه نشستی؟ گفتم:
بوی محبوبه ی شب می برد از هوش مرا!
بوی محبوبه ی شب بوی جنون پرور عشق
وه، چه جادوست که از هوش برد بوش مرا
تمام دنیا هم که بروند
تمام دنیا هم که نباشندکاش مال من بودی فقط ....کاش فکر من بودی فقط....
دلم از طپشهای پیاپی خسته است کاش معنای طپش بودی فقط....
چشمهایم خسته از نادیدنت کاش خواب خسته ی این چشمها بودی فقط....
بوی تو پر **کرده این جان مرا کاش در آغوش من بودی فقط....
دستهای از نوشتن خسته اند کاش با این *دستها*بودی فقط....
پر شدم از هر حضور گرم تو کاش من میسوختم با تو،ولی بودی فقط....
باید از نو تازه شم،باید از نو زنده شم کاش در تازه شدن ،تو گلم بودی فقط.....
بودنت یک عمر بوده آرزوی این دلم کاش و ای کاش که تو بودی فقط....