حافظ شیرازی:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
صائب تبریزی:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را
هر آنکس چیز می بخشد ز مال خویش می بخشد
نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را
شهریار:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم تمام روح و اجزا را
هر آنکس چیز می بخشد بسان مرد می بخشد
نه چون صائب که می بخشد سر و دست و تن و پا را
سر و دست و تن و پا را به خاک گور می بخشند
نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دلها را
خانم دریایی:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
خوشا بر حال خوشبختش، بدست آورده دنیا را
نه جان و روح می بخشم، نه املاک بخارا را
مگر بنگاه املاکم؟چه معنی دارد این کارا؟
و خال هندویش دیگر، ندارد ارزشی اصلاً
که با جراحی صورت ،عمل کردند خال ها را
نه حافظ داد املاکی، نه صائب دست و پاها را
فقط می خواستند اینها، بگیرند وقت ماها را
ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ …
ﺗﻨﮓ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ …
ﻧﻪ ﻣﺜﻞ ﺗﻨﮕﯽ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ …
ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻣﻦ …
ﺷﺒﯿﻪ ﺣﺎﻝ ﻧﻬﻨﮕﯽ ﺍﺳﺖ …
ﮐﻪ ﺑﺠﺎﯼ ﺍﻗﯿﺎﻧﻮﺱ …
ﺍﻭ ﺭﺍ …
ﺩﺭ ﺗﻨﮓ ﻣﺎﻫﯽ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﺍﻧﺪ …
ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ …
ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ …
کجایی!
سلام.شما را به تبادل لینکدعوت میکنیم.
سلام...موافقم
ممنونم از حظور گرمتون
وبتون خیلی زیباست
ی ارامش خاصی داره
ممنونم.ّْ
وب شما هم همینطور زهرا خانم.نظر لطفتونه