یاس ارغوان
یاس ارغوان

یاس ارغوان

دوست داشتن

من می گویم باید دوست داشتن را کشید.

باید آن را
در هوا نقاشی کرد.
وقتی می گویی:
"دوستت دارم "،
انگار پرنده ای را از دستهایت پر داده ای …
دوست داشتن
فقط گفتن "دوستت دارم" نیست..
بگذار دوست داشتنت
مثل نشانی خانه ای باشد
که نه از کوچه اش معلوم است،
نه از رنگ درش،
و نه از پلاکش
و فقط آن را
از عطر گل های باغچه اش میشناسی..



به همه مهر بورزید

دل بی کینه قشنگ است..:)

نظرات 71 + ارسال نظر
مهرسا دوشنبه 1 شهریور 1395 ساعت 13:15 http://aamm2326.blogfa.com

خنده های تو رحم ومروت سرشان نمیشود؛
.
.
.
بیچاره دلم!


سلام آقا مجتبی.
خوبین؟!
ممنون از مهربانی همیشگی شما



سلام مهرسا جان
شکر خدا
خواهش میشه مهربوووون

مهرسا دوشنبه 1 شهریور 1395 ساعت 13:14 http://aamm2326.blogfa.com

در کنارت بودن صــفــایی دارد...
این دل کـنــارت حال و هـوایـی دارد...
نگاهـیـ بیانداز به قلبــمـ
که از دست تو تَرَکـــ بســیار دارد...

مهرسا دوشنبه 1 شهریور 1395 ساعت 13:13 http://aamm2326.blogfa.com

ﺑـــﺎﻭﺭ ﮐﻦ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﻢ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﺖ ﺭﺍ ﺯﺍﺭ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ
ﯾــــﮏ ﻧﻔﺮ ﻣﺮﺍ ، ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ
ﺧﯿﺮﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ ، ﺑﺒﯿﻨﺪ ....
ﺁﻧﻮﻗﺖ ﻧﺎﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺗﺎ ﺗﻪِ ﺍﯾﻦ ﻗﺼﻪ ﯼ ﺑﯽ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺭﺍ ،
ﺗﺎ ﺗﻪِ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻫﺎﯾﻢ
ﻭ ﻫﻤﻪ ﻧﺎﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎﯼ ﻋـــــﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺍﻡ ﺭﺍ
ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﻮﺗﺎﻩ
ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ...

مهرسا دوشنبه 1 شهریور 1395 ساعت 13:13 http://aamm2326.blogfa.com

گاهی اوقات باید آرامش یکــیـــو بــهــم بــزنی.
تـــــا بـگی:
هســـتی...
بــه یادشـــی...
کنارشـــی.

خانوم توت فرنگی دوشنبه 1 شهریور 1395 ساعت 11:41

پاے برهــنه نیایید...

ایـن اطراف چیزهاے

شکسته فراوان است!

بــــغــض

صــــدا

.....دل.....

خانوم توت فرنگی دوشنبه 1 شهریور 1395 ساعت 11:40 http://http:/yeharfaei.blogfa.com/

خداوند بهتــــرین
شنونده است...
نیازی به فریاد کشیدن
یـــــا
بلند گریه کردن نیست،
او آرام ترین نیایش
دل های پاک را نیز مــــــــی شنود!

ز یکشنبه 31 مرداد 1395 ساعت 21:59 http://mamadivazezejon.mihanblog.com/

مطلب قشنگی بود
شرمنده کم سعادتی از من بود

خواهش
وقت برا جبران بسیاره

زهرا یکشنبه 31 مرداد 1395 ساعت 17:25 http://mamadivazezejon.mihanblog.com/

نه



همیشه برای عاشق شدن



به دنبال باران و بهار و بابونه نباش



گاهی



در انتهای خارهای یک کاکتوس



به غنچه ای می رسی



که ماه را بر لبانت می نشاند

زهرا یکشنبه 31 مرداد 1395 ساعت 17:23 http://mamadivazezejon.mihanblog.com/

من بودم و تنهایی و یک راه بی انتها


یک عالم گله و خدایی بی ادعا


گم شده بودم میان دیروز و فردا


تا تو را یافتم.. با تو خودم را یافتم


صدایت در گوشم پیچید


نگاهت در چشمانم نقش بست


نشان دادی به من آنچه بودم


آری، با تو رسیدم من به اوج خودم



نامم را خواندی.. گفتی بارانم


بارانی شد دل و چشمانم


آری بارانی شدم تا ببارم


اما ای کاش بدانی تویی آسمانم



بی تو نه معنا دارد باران


نه معنا دارد خورشید و نه رنگین کمان


ای که شبیه تر از خود به منی


بگو تا آخر راه با من هم قدمی

زهرا یکشنبه 31 مرداد 1395 ساعت 17:22 http://mamadivazezejon.mihanblog.com/

خوبم …!


باور کنید …؛


اشک ها را ریخته ام …


غصه ها را خورده ام …؛


نبودن ها را شمرده ام …؛


این روزها که می گذرد …


خالی ام …؛


خالی ام از خشم، دلتنگی، نفرت …؛


و حتی از عشق …!


خالی ام از احساس …

زهرا یکشنبه 31 مرداد 1395 ساعت 17:22 http://mamadivazezejon.mihanblog.com/

اگر بیـــایی


این خـــون ِ دل ،خــوردنـــها را


تـــلافی نمیـــکنم


آنقـــــدر عاشــــقت میکنـــــم


که دیــگر نتــــوانـــی


هــــرگــز بــــروی…

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد