یاس ارغوان
یاس ارغوان

یاس ارغوان

دوسته داریم؟؟؟


ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺷﮑﺴﺖ ﻋﺸﻘﯽ ﺧﻮﺭﺩﻩ،ﺍﻭﻣﺪﻩ ﭘﯿﺸﻢ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ

ﻣﯿﮕﻪ،ﻋﺸﻖ ﻭ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﻫﻤﺶ ﺩﺭﻭﻏﻪ،ﺩﯾﮕﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻢ,

 ﻋﺎﺷﻖﻧﺸﻢ, ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﻧﺸﻢ, ﭘﺴﺖ ﺑﺎﺷﻢ،ﺁﺷﻐﺎﻝ ﺑﺎﺷﻢ, ﻋﻮﺿﯽ

ﺑﺎﺷﻢ, ﻣﺜﻞﻻﺷﺨﻮﺭﺍ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻢ!!!!!!!!!!!!

ﻣﻮﻧﺪﻡ ﺩﻟﺪﺍﺭﯾﺶ ﺑﺪﻡ, ﯾﺎ ﺑﺰﻧﻢ

 ﻟﻬﺶﮐﻨﻢ!!!!!؟؟‏


استادیووووووووووووو...

استاد صدامو داری؟

به احترامت هیچ وقت حتی من

نداشتم به عمت کاری

انداختیم....با اینکه میدونستی

ترم آخرم و تو این ترم نی اون حسی

که تو ترم اول بود و هست

شاید از اولشم

من بودم که نباید برمیداشتم با تو درس

رو همه حضوریام بستی چطور چشاتو؟

هیس هیچی نگو فقط ببر صداتو

ببین چه دپرسم

ببین چه بی حسم

مجموعه کل واحدام به 40 هم نمیرسن...

خجالت نمیکشید؟؟؟؟

من اگر یه نفر دیگه بودم و خودمو میدیدم

عاشقش میشدم بی شک

ولی شماها انگار نه انگار!

خجالت نمیکشید واقعا؟؟؟

میـــــــــــــــــــــــــــــبوسمت

میبوسمت 

مست میشوم 

یعنی تا چهل روز 

نمازم قبول نیست ؟



عاشقم....


عاشقم .....

اهل همین کوچه ی بن بست کناری

که تو از پنجره اش پای به قلب من دیوانه نهادی

تو کجا؟

کوچه کجا؟

پنجره باز کجا؟

من کجا؟

عشق کجا؟

طاقت آغاز کجا؟

تو به لبخند و نگاهی،

منه دلداده به آهی،

بنشستیم

تو در قلب و من خسته به چاهی....

گنه از کیست؟

از آن پنجره ی باز؟

از آن لحظه ی آغاز؟

از آن چشم گنه کار؟

از آن لحظه ی دیدار؟

کاش می شد گنه پنجره و لحظه و چشمت،

همه بر دوش بگیرم

جای آن یک شب مهتاب

تو را تنگ در آغوش بگیرم.....












مادرم...


خاک را پرسیدم

می توانی آیا دل مادر گردی؟

آسمانی شوی و خرمن اختر گردی؟

گفت نی نی هرگز

من برای این کار بوستان کم دارم

در دلم گنج نهان کم دارم

این جهان را گفتم

هستی و مکان را گفتم

میتوانی آیا لفظ مادر گردی؟

همه ی رفعت را

همه ی عزت را

همه ی شوکت را

بهر یک ثانیه بستر گردی

گفت نی نی هرگز

من برای این کار آسمان کم دارم

اختران کم دارم

رفعت و شوکت و شان کم دارم

عزت و نام و نشان کم دارم

آن جهان را گفتم میتوانی آیا

لحظه یی دامن مادر باشی؟

گفت نی نی هرگز

من برای این کار

باغ رنگین جنان کم دارم

آنچه در سینه مادر بود آن کم دارم


مرد من

صدایت میکنم "مرد من"

"جانی" که میگویی جانم را میگیرد

نزن این حرف ها را

دل من جنبه ندارد

مواقعی که نیستی دمار از روزگارم در می آورد...




پسرم...

تنهایی هایم به من آموخت جلوی تنها پسری که زانو میزنم

"پسرم" باشه

آن هم برای بستن بند کفش هایش!!!





خدایا محتاجم...

خدا جونم سلام

چقدر خوبه

 تو نه گوشیت خاموشه

نه رو سکوته

نه شارژ تموم کردی

نه خوابی

نه مهمون داری

نه بی حوصله ای

نه وقتی که بنده هات صدات میکنن میگی مزاحمن

از دسترسم که خارج نیستی

اگر ما بدیم تو خدای خوبی هستی

اگر ما فراموشکاریم تو بنده هات رو فراموش نمیکنی

پس دست منو رها نکن

من "محتاجم"




دوره ی ارزانیست!!!!

چه کسی میگوید که گرانی شده است؟

دوره ی ارزانیست!

دل ربودن ارزان

دل شکستن ارزان

دوستی ارزان

دشمنیها ارزان

تن عریان ارزان

آبرو قیمت یک تکه نان

و دروغ از همه چیز ارزانتر

قیمت عشق چقدر کم شده است

کمتر از آب روان

و چه تخفیف بزرگی خورده است قیمت هر انسان...



عشق های ابدی...


روزگاری پیر مردی بود که از خرپف زنش هر روز

به او شکایت می کرد پیر زن باور نمیکرد

میگفت بهونته.تا اینکه شبی

پیرمرد  خرپف زنش رو ضبط کرد و منتظر ماند

که مدرک نشون بده اما زنش هیچ وقت بیدار نشد

اون صدای ضبط شده لالایی های شب های پیرمرد شد....



زندگی یعنی...

یه زندگی ایده آل یعنی:

قبل اومدنش براش آرایش کنی

عطر بزنی

لباس نو تنت کنی

وقتی اومد بپری بغلش

بوسش کنی

دستتو دور گردنش بندازی

نگات کنه

نگاش کنی

بگه خانمم عاشقتم

بگی مرد من دیوونتم

با صدای مردونه تو بغلت بخنده

با ظرافت زنانه شیطونی کنی

وقتی جلو آینه وامیسته برات فیگور میگیره میگه عضله رو نگا

بخندی بگی تو قوی ترین مرد جهانی

از تو آینه چشمک بزنه بگه وروجک تو هم خوشگل ترین دختر دنیایی

بیاد دنبالت فرار کنی

بزور بگیرتت

بلند بخندین

یهو آروم شین

آروم تو گوشش بگی دوست دارم

تو گوشت بگه میمیرم نباشی

وقتی از حموم میای موهاتو خشک کنه

وقتی میخواد بره حموم تو ریششو بزنی

بگه آخه کوچولو تو رو چه به این کارا برو غذاتو بسوزون

لج کنی

نازتو بکشه

زندگی یعنی با تمام سختیاش خوشبخت باشی به شرطی که اونی باشه که باید باشه...


دلم اونی رو میخاد که...


دلم اونی رو میخاد که وقتی میگم میخام جیغ بزنم
 نمیگه هیس زشته میگه1...2...3


اونی که وقتی باهاش میرم دریا نشینیم یه گوشه
 و فقط حرف بزنیم و دریا رو نگاه کنیم آب بپاشیمتو صورت هم...

نترسیم از حرف مردم.زندگی خودمه دلم میخواد
دیوونه باشم...

کسی که وقتی بارون میزنه باهاش بدون چتر زیر
بارون قدم بزنم...

وقتی بارون شدید شه بگه وای چه بارونی بعدم
 کاپشنشو بگیره بالا سرمون و بدوییم و بگه یکی
از یکی دیوونه تر بعدش بزنیم زیر خنده و منم
عشق کنم از خندیدنش...

کسی که وقتی میریم مهمونی حواسش بهم
باشه...

وقتی مجبورم یه جمع کسل کننده رو تحمل کنم
بهم اس بده: قیافشوووووووووو
داره زجر میکشه هااااااا
پاشو بریم خونه خانمم
منم خندم بگیره نگاش کنم چشمک بزنه بعدم با
هزار بهونه از مهمونی خلاص شیم و وقتی اومدیم
 بیرون با هم بزنیم زیر خنده...

نصفه های شب خیابونا رو با هم دور بزنیم و به
 چیزای الکی بخندیم...

کسی که بی مقدمه ببوستم...

کسی که بی دلیل بپرم بغلش...

کسی که کنارش خود خودم باشم...

همیشه باید کسی باشد...

همیشه باید کسی باشد ....
تا بغضهایت را قبل از لرزیدن چانه ات بفهمد ....
بایدکسی باشد ....

که وقتی صدایت لرزید بفهمد ....
که اگر سکوت کردی بفهمد ....
کسی باشد که اگر بهانه گیرشدی بفهمد ....

کسی باشد که اگر سردرد را بهانه می آوری برای رفتن و نبودن بهفمد به توجهش احتیاج داری ....
بفهمد که درد داری که زندگی درد دارد که دلگیری ....
بفهمد که دلت برای قدم زدن زیر باران ...

برای بوییدن...
برای بوسیدن...
برای یک آغوش گرم تنگ شده است...
همیشه باید کسی باشد...

همیشه ..!

حوالی من٬ توقفـــــــــ ممنـــــــــوع استـــــــــ !

فقط برای خودم هستم ” مـــن…! “

خودِ خودمـــــــــ ـ ـ ـ …

نه زیبایم و نه عروسکی و نه محتــــــاج نگاهی…!

برای تو که صورتــ ـــهای رنگ شده را می پرستـــی

نه سیرتـــــــــــــــ آدمها را ،

هیــــــچ ندارمــــــ …

راهت را بگیر و برو ………

حوالی من٬ توقفـــــــــ ممنـــــــــوع استـــــــــ !