یاس ارغوان
یاس ارغوان

یاس ارغوان

تمام دلتنگی من


این روزها تمام دل تنگی هایم


در نبودنت خلاصه می شود


کوچه ها برایت دلتنگ تر از همیشه اند


اینجا تمام می شوم از هجوم خاطرات دونفره بینمان


چتر دونفره....


بشقاب دونفره....


شیطنت های دونفره.....


اما فقط خاطرات تک نفرمان در ذهنم هر ثانیه تکرا رمی شود


چشمانت....


نفسهایت....


آغوشت....


واشکهای دلتنگی...


که مخاطب خاص دارد


همیشه با تو هستم


برای دوست داشتنت

محتاج دیدنت نیستم...

اگر چه نگاهت آرامم می کند

محتاج سخن گفتن با تو نیستم...

اگر چه صدایت دلم را می لرزاند

محتاج شانه به شانه ات بودن نیستم...

اگر چه برای تکیه کردن ،

شانه ات محکم ترین و قابل اطمینان ترین است!

دوست دارم ، نگاهت کنم ... صدایت را بشنوم...به تو تکیه کنم 

دوست دارم بدانی ،

حتی اگر کنارم نباشی ...

باز هم ،

نگاهت می کنم ... 

صدایت را می شنوم ... 

به تو تکیه می کنم

همیشه با منی ،

و همیشه با تو هستم، 

هر جا که باشی!......

سختـہ حرفم ولیـ بایـــב رفت

سختـہ حرفم ولیـ بایـــב رفت 

 בیــگـہ تمومـہ בیــگـہ بریـــבم 

  

 בیــگـہ خستم از ایــن کـہ هر چیـ 

 هیـ اومـבم و نرسیـــבم 

  

 سختـہ حرفم ولیـ بایـــב بـבونیـ خستم 

 ولیـ بایـــב بـבونیـ کـہ میــرم با یـــہ یــاـבگاریـ رو בستم 

  

 با یـــہ یــاـבگاریـ رو בستم 

  

 سختـہ رفتن بس کـہ سرבم 

 من حرف בل هایـ شکستم 

  

 من با هر خاطرہ با غم -- میــرم با ایــنکـہ وابستم 

  

 سختـہ رفتن تلخـہ حرفم -- ببیــن من בر ها رو بستم 

 . 

 من از غروب جمعم 

 حتیـ از سکوت صبحم خستم 

  

  

 سختـہ حرفم رسیـــבـہ وقت رفتن 

 بـہ یــاـב اون روزا کـہ اسمت هر یـــہ سطر בفتر 

  

 نقش میـ بست چشم با اشک خیــرست بـہ 

 فرבایــیـ کـہ تویـ زنـבگیــم یـــہ بخش בیــگست 

  

 من نمیـ בونم بهت نمیــومـב 

 کـہ خوבتو بکشیـ کنار از کنار من تو بریـ گلم 

  

 نخواستیـ بفهمیـ ایــن رو کـہ من عاشقتم؟؟؟ 

 فهمیـــבم حق میـــבم بهت باشـہ بخنـב، بـہ من 

  

 واقعا کـہ حق בاریـ بخنـבیـ 

 کـہ با اون نگاهت منو بـہ رگباریـ ببنـבیـ 

  

 کـہ بـבتر از صـב تا گلولـہ سرب בاغـہ 

 با تو فکر میـ کرבم طلوع صبحـہ آخـہ 

  

 تا وقتیـ بوבیـ تویـ زنـבگیــم من غم نـבاشتم -- واست تا جایــیـ کـہ تونستم من کم نذاشتم 

  

 البتـہ خوבم میـ خواستم ایــنا منت نیــست -.- ولیـ با تو بوבن واسـہ مَن مِن بعـב ریــسکـہ 

  

 בیــگـہ با خاطرات با تو خوشم پس 

 چون کـہ حتیـ فکر بیـ تو بوבن کشنـבست 

 . 

 بذار بگم آخریــن سطرم رو بخونیـ 

 من میــرم تا شایـــב تو قـבرم رو بـבونیـ 

  

  

 سختـہ رفتن بس کـہ سرבم 

 من حرف בل هایـ شکستم 

  

 من با هر خاطرہ با غم 

 میــرم با ایــنکـہ وابستم 

  

 سختـہ رفتن تلخـہ حرفم 

 ببیــن من בر ها رو بستم 

  

 من از غروب جمعم 

 حتیـ از سکوت صبحم خستم 

  

  

 سختـہ حرفم رسیـــבـہ وقت رفتن 

 گذشت اون روزا تو حرفا بوבیـ حرف أول 

  

 حس میـ کرבم أخیــرا حرفات با خراشـہ 

 اونجا بوב کـہ فهمیـــבم ایــن قصـہ آخراشـہ 

  

 وقت رفتنـہ وقت בفن قلبمـہ -- و خوבت میـ בونیـ تمومـہ الکیـ جو نـבـہ 

  

 حرف هایـ تلخت هم کـہ نمک زخممـہ -- و تنها בلخوشیــم بـہ قلم בستمـہ 

  

 و باز منم و حسرت ایــنکـہ בوبارہ تنهام 

 و از خـבا حالا میـ خوام من בو بال پرواز 

  

 میـ בونیـ چنـב بار گفتم کـہ تو مال من باش؟؟؟ 

 بگذریــم בیــگـہ زבستم בر رفتـہ شمار בرבام 

  

 تو کـہ میـ בونستیـ من تکیـــہ گاـہ محکمتم 

 بگو با من בیــگـہ چرا آخـہ نوکرتم؟؟؟ 

  

 من کـہ هر בقیــقم وابستـہ بـہ בقیــقـہ تو بوב 

 من کـہ حتیـ لباس تنم بـہ سلیــقـہ تو بوב 

  

 منیـ کـہ בست هیــچکسیـ رو با وجوבم نمیـ گرفتم 

 تو باعث شـבیـ کـہ تویـ قلبم نمیــرہ نفرت 

  

 رسیـــבـہ وقت رفتن 

 هرچنـב من از בلت خیــلیـ وقتـہ رفتم 

  

 باشـہ تو برבیـ و ایــنا برات افتخارن؟؟؟ 

 تو ختم عالمیـ و منم انـב خامم؟؟؟ 

  

 فکر نکنیـ أهل جبران یــا انتقامم 

 خوבم بایـــב בقت میـ کرבم تو انتخابم 

  

 سختـہ رفتن بس کـہ سرבم 

 من حرف בل هایـ شکستم 

  

 من בرב تموم בنیــام 

 کـہ زخم هام رو خوבم بستم 

  

 سختـہ رفتن تلخـہ حرفم 

 ببیــن من בر ها رو بستم 

  

 من از غروب جمعم 

 حتیـ از سکوت صبحم خستم. 

#تو مال منی#

عشق نمی پرسه تو کی هستی؟ عشق فقط میگه:تو مال منی

عشق نمی پرسه اهل کجایی؟

 فقط میگه: توی قلب من زندگی می کنی

عشق نمی پرسه چه کار می کنی؟ 

فقط میگه:باعث می شی قلب من به ضربان بیفته

عشق نمی پرسه چرا دور هستی؟ فقط میگه:همیشه با منی

عشق نمی پرسه دوستم داری؟ فقط میگه:دوستت دارم

ﺻـﺪﺍﯼ ﺿﺮﺑﺎﻥ ﻗﻠﺒﺎﻣﻮﻥ


ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﻫﯿﭽـﯽ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ

ﺑﻐـﻠﺶ ﺑﺎﺷﻢ
ﯾﻪ ﮐﺘﺎﺏ ﺑﻪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺮﺍﻡ ﺑﺨﻮﻧﻪ
ﺳـﺮﻡ ﺭﻭ ﺳﯿـﻨﺶ ﺑﺎﺷﻪ
ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﮔﻮﺵ ﮐﻨم
ﺧﺴﺘﻪ ﺑﺸﻪ
ﺩﯾﮕﻪ ﻫﯿـﭻ ﺻـﺪﺍﯾﯽ ﻧﺒﺎﺷﻪ
ﻓﻘﻂ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺻـﺪﺍﯼ ﺿﺮﺑﺎﻥ ﻗﻠﺒﺎﻣﻮﻥ
ﺑﺎﺷﻪ ﮐـﻪ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﮔﻮﺷﻤﻮﻥ ﻣﯿﺮﺳــﻪ..
ﻧﻮﺍﺯﺵ ﻫﺎﯼ آﺭﻭﻣﺶ...
ﺑﻌـﺪﺵ ﺳﺮﻣﻮ آﺭﻭﻡ " ﺑـﻮﺱ " ﮐﻨﻪ..
ﻫﯿﭽﯽ ﺍﺯﺵ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺠـﺰ ﺍﯾﻨﮑـﻪ ﭘﯿﺸﻢ ﺑﻤﻮﻧﻪ
ﯾﻪ ﺣـــﺴﻪ آﺭﻭﻣــﯿﻪ ﮐﻪ
ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳــﺖ ﺩﺍﺭﻡ ....
+ عــــاشـــقـــتــــم


پرُسون پرُسون لرزون لرزون


پرُسون پرُسون    لرزون لرزون


او.....مدم در خونه تون


یواش یواش    یواشکی


او.....مدم در خونه تون


یک شاخه گل در دستم


سر راهت بنشستم


از پنجره منو دیدی


با اون چشمات خندیدی


آ.....ه   به خدا    آ....ن    نگاهت


از خاطرم نرود


گفتم به خدا قهر گناهه


دل منتظر و چشم به راهه


ای من به فدات ناز نکن تو


با چشم سیات ناز نکن تو


این دو روز دنیا


مثل خواب و رویا


گذرونه


وقتی آشتی باشیم


غصه ای نداره


این زمونه

باران ببار

غصه می سوزد مرا ، باران ببار

کوچه می خواند تو را ، باران ببار


ابرها را دانه دانه جمع کن


بر زمین دامن گشا ، باران ببار


خاک اینجا تشنه ی دلتنگی است


آسمان را کن رها ، باران ببار


باغبان از کوچه باغان رفته است


ابر را جاری نما ، باران ببار


موج میخواهد بیابان سکوت


با خوِد دریا بیا ، باران ببار


تا بیاید آن بهار سبز سبز


تازه تر باید هوا ، باران ببار


سینه ام آشوب و دل خونابه است


غصه می سوزد مرا ، باران ببار




نا صبوری


                                               خدایـــــا
                                   اجازه هست ناصبوری کنم؟
                             به بزرگیت قسم از صبوری خسته ام...
                         از فریادهایی که در گلویم خفه ماند و میماند...
                   از اشک هایی که شبها تنها بالشم و تو شاهد آن هستی
                     و از حرف هایی که زنده به گور گشت در گورستان دلم
                  آسان نیست در پس خنده های مصنوعی گریه های دلت را
                         در بی پناهیت در پشت هزاران دروغ پنهان کنی
                          آرزوی پــــــروازبه سوی تو را دارم همیـن......

...... اهسته می بوسمت....!!!


یک روز می بوسمت !


یک روز که باران می بارد،


یک روز که چترمان دو نفره شده


یک روز که همه جا حسابی خیس خیس است ،


یک روز که گونه هایت از سرما سرخ سرخ شده ،


ارامتر از هر چه تصورش کنی ،


...... اهسته می بوسمت....!!!


یادته

 یادته یه روز بهم گفتی : هر وقت خواستی گریه کنی 


برو زیر بارون که نکنه نامردی اشکاتو ببینه و بهت بخنده ... 


گفتم : اگه بارون نبود چی 


؟ گفتی : اگه چشمای قشنگ تو بباره آسمونم گریش 


می گیره ... 


گفتم : یه خواهش دارم . 


وقتی آسمون چشمام خواست بباره تنهام نزار . 


گفتی : به چشم ... 


حالا امروز من دارم گریه می کنم اما آسمون


نمی باره ... 


تو هم اون دور دورا ایستادی 


گل یخ


گل یخ



غم میون دو تا چشمون قشنگت لونه کرده

شب تو موهای سیاهت خونه کرده

دوتا چشمون سیاهت مثل شبهای منه

سیاهی های دو چشمت مثل غم های منه

وقتی بغض از مژه هام پایین میاد بارون میشه

سیل غمها آبادیمو ویرونه کرده

وقتی با من میمونی تنهاییمو باد می بره

دوتا چشمام بارون شبونه کرده

بهار از دستهای من پر زدو رفت

گل یخ توی دلم جوونه کرده

تو اتاقم دارم از تنهایی آتیش میگیرم

دل شکوفه تو این زمونه کرده

چی بخونم جوونیم رفته صدام رفته دیگه

گل یخ توی دلم جوونه کرده


کوروش یغمایی

ده اشتباه که به مغز شما آسیب میزند

ده اشتباه که به مغز شما آسیب میزند
1.نخوردن صبحانه
کسانی که صبحانه نمی‌خورند قند خونشان به سطح پائین تری افت می‌کند. این امر باعث تامین نامناسب مواد غذائی برای مغز و در نتیجه افت فعالیت مغزی می‌شود.
2. پرخوری
این امر باعث تصلب شرائین (سختی دیواره رگهای) مغز شده و منجر به کاهش قدرت ذهنی می‌شود.
3- دخانیات
این امر باعث کوچک شدن چند برابری مغز و منجر به آلزایمر می‌شود.
4. استفاده زیاد قند و شکر
استفاده زیاد قند و شکر جذب پروتئین و مواد غذائی را متوقف می‌کند و منجر به سوء تغذیه و احتمالا اختلال در رشد مغزی خواهد شد
5. آلودگی هوا
مغز بزرگترین مصرف کننده اکسیژن در بدن ماست. دمیدن هوای آلوده باعث کاهش اکسیژن تامینی مغز شده و منجر به کاهش کارآیی مغز می‌شود.
6. کمبود خواب
خواب به مغزمان اجازه استراحت می‌دهد. دوره طولانی کاهش خواب منجر به شتاب گیری مرگ سلولهای مغزی خواهد شد.
7. پوشاندن سر به هنگام خواب
خوابیدن با سر پوشیده باعث افزایش تجمع دی اکسید کربن و کاهش تجمع اکسیژن شده و منجر به تأثیرات مخرب مغزی خواهد شد.
8.کار کشیدن از مغزتان در هنگام بیماری
کار سخت یا مطالعه در زمان بیماری ممکن است منجر به کاهش کارآئی مغز و در نتیجه صدمه مغزی شود
9.کاهش افکار مثبت
فکر کردن بهترین راه برای تمرین دادن به مغزمان است. کاهش افکار مثبت مغزی ممکن است باعث کوچک شدن مغز شود.
10.کم حرفی
مکالمات انتزاعی منجر به رشد کارآئی مغز خواهد شد.
پروفسورمجید سمیعی 

بارون

دلم براش تنگ شده

چشام پر از اشک شده

تو سینه ام یه آهه

میخاد بارون بباره

بارونه دونه دونه

نم نم میاد رو گونه

دارم میشم دیوونه

اینو خودش می دونه


رفتی

رفتی و با رفتنت

آسمون دلم برفی شده

محببتت توی دلم زندونی شده

میخام اینو خوب بدونی

فرشته دلم بودی

عزیز و مونسم بودی

چراغه محفلم بودی

میخام بگم برو 

ولی اینو بدون

با رفتنت غم توی دلم لونه زده

گرگ چشات توی سرم زوزه زده


//خدایا//

خدایا....

زندگی ات، مانند حرف پسر بچه ایست، که گریه کنان


 به مادرش می گفت هم "میزنی" هم میگی " گریه نکن"!!؟؟